سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهید حسن خاکی

یک اتفاق شگفت انگیز!تصویر کودکی شهید حسن خاکی

یکی از زنان فامیل به سبب فشار خون ، دچار عارضه ی خونریزی بینی می شود. او را به نزد پزشک می برند. برای حفظ جانش، رگ او را می سوزانند. این موضوع علّت روان پریشی او می شود. بعد از این واقعه او مرتب با خود حرف می زد و گاهی نیز به حالت عادی باز می گشت.صاحب این قلم که در خردسالی بارها او را دیده بود، وقتی زمان هوشیاری او را مشاهده می کرد، بسیار ذوق می کرد، زیرا فضل و ادب و وقار فراوانی را در او می دید. سؤالات خوبی را مطرح می کرد و از بیماری خود عذرخواهی می کرد و سراغ حسن را می گرفت. مرشد عزیزالله پدر حسن نقل می کرد: یک روز در منزلمان در روستای روغنی برایمان کاری پیش آمد و من مجبور شدم حسن را که خواب بود بگذارم و بروم. و چون نگران بودم زود هم برگشتم و حسن را ندیدم . در حال جستجو بودم که این خانم را دیدم. سؤال کردم که حسن را ندیدی؟ گفت چرا الآن داخل چاه آب است. آن موقع در روستا شبکه ی آب لوله کشی وجود نداشت و مردم از آب چاه منزلشان استفاده می کردند. نگاه کردم و دیدم که دلو آب نیست. متوجه شدم داخل چاه فرستاده شده است. فوراً دلو را بالا کشیدم و دیدم که حسن صحیح و سالم است. این خانم روی چه فکری حسن را داخل چاه فرستاده بود، نمی دانم.حقیقتاً چیز شگفت انگیزی بود که بچه زیر آب نرفته بود. پس سجده ی شکر به جا آوردم.

حفظ جان حسن، امری الهی بود؛ زیرا خدا اراده کرده بود تا او را شهید راه خود ببیند. روحش شاد باد!

شهید حسن خاکی در کنار پدر و احمدفرهنگ

شهید حسن خاکی در کنار پدر

نفر اول از راست نگارنده است در نوجوانی


نوشته شده در دوشنبه 93/1/18ساعت 11:32 صبح توسط احمد فرهنگ| نظرات ( ) |

 

اعلامیه مراسم هفت 

اعلامیه شهادت و مراسم هفت شهید حسن خاکی

  این بیت : «جان به قربان شهیدی که پس از کشته شدنش  /  غسلش از خون بود و گرد غریبی کفنش »سروده ی مرحوم کربلایی عزیزاله خاکی پدر شهید است. البته ایشان اشعار دیگری نیز دارند که تا کنون به دست ما نرسیده است.

بار دیگر پرستوی عشق سایه بر سر عاشقی انداخت و وجود مطهری را با عروج عاشقانه به سوی معبود خلایق رهنمون گشت. او همچون کبوتری معصوم و سبکبال پر گرفت و تمام آنچه بود و هست، پشت سر نهاد.

 

اعلامیه شهادت2

اعلامیه شهادت1

                                                                                                                                                            

 

                                            

 


نوشته شده در سه شنبه 92/12/20ساعت 11:11 عصر توسط احمد فرهنگ| نظرات ( ) |

شهیدی که یادآور یحیای زکریا (ع)بود!

مرشدعزیزالله خاکی اهل خمین و مقیم روستای روغنی پس از فوت همسر اوّل خود به طور کلی تنها شد. سال ها بود که چهار فرزندش در کاشان ازدواج کرده بودندو به دلخواه خود این شهررا محل دائمی سکونت خود قرار داده بودند.گرچه گاهی به کاشان مسافرت می کرد و مدتی را در منزل داماد خود استاد ناصر خشایی و یا در منزل پسران خود غلام رضا و علی رضا و حسین خاکی می گذراند؛امّا همیشه مرغ دلش در منطقه ی خمین پرواز می کرد،چرا که مجالس روضه خوانی و وعظ و ارشاد روستاهای اطراف با نفس گرم او رونق می یافت. او هنرمندی توانا نیز بود و از طریق پرده خوانی،رزق و روزی خود را به دست می آورد. فرزندانش که وضع را بدین منوال دیدند،آستینی بالا زدند و همسری برایش گرفتند.

مرشدعزیزالله در میانسالی برای بار دوم ازدواج کرد . خداوند به اوفرزند پسری عنایت کرد که همه را به یاد حضرت زکریا و حضرت یحیای او صلوات الله علیهما انداخت.چرا که باور کردنی نبودکه این مرد سالخورده بعد از گذشت شصت سال و گذراندن چند سال تنهایی صاحب پسری خوش صورت و نبکو سیرت شود. می دانیم که دو فرشته برای مجازات قوم لوط اول به سراغ حضرت ابراهیم(ع) رفتند و به او مژده دادند که همسر نازایش ساره در سن کهولت صاحب فرزندی خواهد شد و این معجزه اتفاق افتاد و خداوند از طریق ساره (س)، حضرت اسحاق(ع) را به او عطا کرد. همین معجزه در مورد حضرت زکریا(ع) نیز اتفاق افتاد و در نود سالگی خداوند حضرت یحیی(ع) را به او عنایت کرد که مبشّر حضرت عیسی(ع) شد.

کودکی شهید حسن خاکی

مرشدعزیزالله نیزتقریباً سالخورده بود که خداوند به او پسری عطا کرد که نامش را حسن گذاشتند. حسن نیز فرجامی چون حضرت یحیی (ع) را یافت و آن شهادت در راه خدا برای استقرار ارزش های الهی بود.گرچه مقام انبیا بسیار والاست اما رهروان نیز می توانند با مقام شهادت تا آن جا که می توانند خود را به آن ها نزدیک نمایند. این داستان ادامه دارد.


نوشته شده در چهارشنبه 92/12/7ساعت 6:51 عصر توسط احمد فرهنگ| نظرات ( ) |

شهید حسن خاکی

 

 

شهید حسن خاکی 

آخرین عکس شهید حسن خاکی

شهدا زنده هستند و در نزد خدای متعال رزق و روزی می خورند. وجه مشترکی که با ما دارند این است که می توانند در دنیای ما شناخته شده باشند و یا اینکه غریب و ناشناخته باقی بمانند.

شهید حسن خاکی ، یکی از شهدای غریب ماست و بنا به دلایلی با شهید گمنام حکم یکسانی یافته است.چرا که پدر و مادر بزرگوارش به او پیوسته اند و در حال حاضر پرونده ی اداری او در بنیاد شهید ازنا(سربند) استان لرستان راکد و مزار شریفش در گلزار شهدای کاشان است.امکان ندارد که شما سایت های مربوط به بنیاد شهید را جستجو کنید و نامی از او بیابید. من شخصاً همه را زیر و رو کرده ام و به چیزی دست نیافته ام. بر حسب اتفاق در دهه ی هفتاد در نمایشگاهی در مصلای تهران یا نمایشگاه بین المللی تهران بود که به غرفه ی مرکزی بنیاد شهید برخوردم  و در آن جا با رایانه ای مواجه شدم که مشخصات کلی همه شهدا را به ثبت رسانده بود . از سر کنجکاوی اسم شهید حسن خاکی را جستجو کردم و به یک سری اطلاعات کلی دست یافتم که آن ها را یادداشت کردم و در این وبلاگ قرار داده ام. چنانچه مقرر باشد که از طرف بنیاد شهید ازنا برای او یادمان و مراسمی بگیرند، نه پدر و مادرش حضور خواهند داشت که از او یادی شود و نه در مزار شهدای ازنا دفن است که بر سر قبرش فاتحه ای قرائت کنند. در بنیاد شهید کاشان نیز پرونده ای ندارد تا گاه به گاهی از او یاد شود و یا سال و ماهی از برادران و خواهرش در مراسم عمومی دعوت گردد. حتی کاشانی ها نمی دانند که صدها فامیل او در کاشان زندگی می کنند. خاندان های خاکی، مجیدی پور، خشایی، رضایی، قاسمی، صادقی، دیدار، حسن پور، فرهنگ، باتمانی،اسماعیلی،زارعی و...به صورت سببی و یا نسبی با او نسبت یافته اند. شاید بسیاری از جوانان و افراد کم سن و سال فامیل نیز او را نشاسند. من نیز تا سال 1359 که در کاشان بودم گاه به گاهی که با پدر بزرگوارش از روغنی به کاشان می آمد، زیارتش کرده ام. چون بعد از این تاریخ، خود من نیز برای خدمت فرهنگی به استان سیستان و بلوچستان مهاجرت کردم و دیگر توفیق زیارت او نصیبم نگردید. گفتنی است که هر وقت به کاشان می آمد بیشتر در منزل ما مستقر می شد و به همین سبب تعدادی عکس یادگاری از او دارم .بسیار خوش برخورد و شوخ و خنده رو بود. سعی می کنم از این عکس های یادگاری در این وبلاگ استفاده کنم. روحش شاد باد! 

 


نوشته شده در چهارشنبه 92/12/7ساعت 5:42 عصر توسط احمد فرهنگ| نظرات ( ) |

 

آشنایی با شهید حسن خاکی

مزار شهید حسن خاکی 

 

نام: حسن

نام خانوادگی: خاکی

تولّد : 1/1/1347

محل تولد: روستای روغنی( استان مرکزی)

محل صدور شناسنامه : کاشان.

تاریخ شهادت : 21/ 1/ 1367

نوع حادثه : رزم در دوران دفاع مقدس (جنگ تحمیلی )

شرح حادثه : درگیری مستقیم با دشمن در جبهه ی مریوان و عملیات بیت المقدس 5در سال هشتم دفاع مقدس و شهادت بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه ی پهلو و پرتاب شدن روی مین های تله ای و قطع پا .

کد شناسایی : 1257862

کد بایگانی در بنیاد شهید سربند استان مرکزی: 676773

محل دفن شهید: گلزار شهدای دارالسّلام کاشان

 

مزار شهید حسن خاکی در دارالسلام کاشان

 


نوشته شده در سه شنبه 92/12/6ساعت 10:49 عصر توسط احمد فرهنگ| نظرات ( ) |

<   <<   6   7